انتخابات چهاردهمین دوره ریاست جمهوری پس از یک رقابت نزدیک پایان یافت. مسعود پزشکیان از حدود 30 میلیون و 500 هزار رای ریخته شده به صندوقها، 16 میلیون و 300 هزار رای، معادل 53 درصد آرا را به خود اختصاص داد. این یعنی پزشکیان قطعاً 47 درصد از رای دهندگان را سمت خودش ندارد و آمار افرادی که در انتخابات شرکت نکردهاند نیز این رقم را بیشتر میکند.
در چنین شرایطی او کار سختی برای ایجاد یک اجماع ملی در راستای رفع مشکلات کشور دارد. برخی ابزارهای ایجاد چنین اجماعی در چارچوبهای اعلامی توسط خود پزشکیان نیز وجود دارد و اگر او فشارهای سیاسی برای خروج از این چارچوبها را مهار کرده و به قواعد اعلامی خود پایبند باشد میتوان امیدوار بود که موفق به ایجاد اجماع حداکثری شود.
پرهیز از میدان دادن به رادیکالها
یکی از کلمات پر تکرار در اظهارات انتخاباتی پزشکیان پرهیز از دعوا و شکاف بوده است. این گزاره صحیح میتواند توسط گروههای سیاسی رادیکال به مسلخ برده شود.
جناح چپ اصلاح طلبان که سعی داشت با تزریق ادبیات براندازانه به فضای انتخابات، پزشکیان را در آتش رادیکالیسم بسوزاند، بدش نمیآید رئیس جمهور ایران را به عنصر ضد ایران تبدیل کند.
کسانی که تا پیش از انتخابات ریاست جمهوی به بهانه همراهی با نارضایتی مردم رو به تحریم انتخابات آورده و علم تقابل با ایران را دست گرفته بودند در روزهای پایانی انتخابات به کمپین حمایتی از پزشکیان پیوسته تا بدون هیچ هزینهای از سبد پیروز احتمالی سهم ببرند.
این طیف اکنون نه تنها خود را متنعم از سبد برنده نمیدانند بلکه مدعیاند نقش اصلی را در پیروزی پزشکیان ایفا کردهاند. نداشتن سابقه سیاسی سنگین طیف رادیکال اصلاح طلبان را به طمع انداخته که با ضعیف خواندن پزشکیان به جای او دولت را مدیریت کنند.
میدان دادن به این طیف طبعاً جناح رادیکال طیف سیاسی مقابل را علیه پزشکیان بسیج کرده و دولت او را در میان یک تقابل جناحی گیر میاندازد. پزشکیان برای اینکه مانع از چنین تقابلی شود باید به اصل اول خود پایبند بوده و در دام ستیزهجویان نیافتد.
ترمیم شکافهای سیاسی و اجتماعی
بخش مهمی از کمپین انتخاباتی پزشکیان را پرداختن به چالشهای اجتماعی و سیاسی تشکیل میداد. پزشکیان که وعده ترمیم شکافهای اجتماعی را داده اکنون میزان خوبی از آرای قومی و مذهبی را نیز در سبد خود دارد. آرایی که میتواند از آن برای ایجاد همبستگی جمعیتی بهره ببرد.
پزشکیان اگر به جای ترمیم شکافهای اجتماعی صرفاً بر وجود آنها تاکید کند و راه حلی ارائه ندهد به ضد خود تبدیل شده و مجموعهای از نزاعهای سیاسی، فرهنگی، قومی و مذهبی را با شدت بیشتری فعال میکند. نزاعهایی که تجمیع آنها کنار یکدیگر می تواند انرژی زیادی را برای نابودی حداکثری منافع ملی بوجود بیاورد.
پایبندی به سیاستهای کلان
پزشکیان در مناظرات انتخاباتی بارها بر رعایت سیاستهای کلان کشور از جمله برنامه توسعه هفتم تاکید میکرد.
از آنجایی که توسعه کشور از مسیر ریلهای متغیر و بعضا متناقض امر امکان پذیری نیست پایبندی به سیاستهای کلان مقام معظم رهبری ضرورتی اجتناب ناپذیر محسوب میشود.
از این جنبه تاکید پزشکیان بر متعهد بودن به سیاستهای کلان امر مثبتی است که اگر از سطح سخن فراتر رفته و برنامه ریزی دقیقی برای اجرا آن صورت گیرد میتواند مانع از توقف قطار پیشرفت کشور شود.
نگاه شعاری به سیاستهای کلی و کنار گذاشتن آن از دستور کار اما ایدههای کلان و بلندمدت را به محاق برده و با فرو بردن کشور در مسیر روزمرگی توسعه را به امری مفقود شده در در هزار توی ایدههای پراکنده و متناقض تبدیل میکند.
بهبود اوضاع اقتصادی
مشکلات اقتصادی مهمترین عامل ایجاد نارضایتی اجتماعی در یک دهه اخیر بوده است. پزشکیان نیز با تاکیدهای چندباره بر مشکلات معیشتی گریبانگیر مردم نشان داده که نسبت به اهمیت این موضوع واقف است.
او حالا باید در میدان اجرا نشان دهد که این امر تا چه حد برایش اثر گذار است. اولویت دادن به مشکلات اقتصادی نیاز به برنامه دقیق و به کارگیری کارشناسان زبده و مدیران باتجربه فارغ از جناح گیریهای سیاسی دارد.
اگر پزشکیان بدون توجه به شعارهای انتخاباتی که مطرح کرده مسائل سیاسی را نسبت به مسائل اقتصادی ارجحیت داده و در گزینش مدیران نیز سلیقه سیاسی را معیار قرار دهد،نمیتواند مشکلات اقتصادی را آنطور که مدنظر دارد اصلاح کند.