یکی از معضلاتی که امروزه درباره رعایت احکام دینی و قوانین هنجاری در جامعه با آن مواجهیم؛ عدم آموزش صحیح قوانین و حدود و احکام شرعی است. به شکلی که فرد گاهی بدون قصد به حقوق دیگران تجاوز کرده و دلیل برخورد و ناراحتی دیگران را درک نمیکند. بخشی از این مساله به این دلیل است که بسیاری از خانوادهها نمیدانند و توجهی به این امر ندارند که برای زیست سالم در جامعه و حفظ امنیت روانی و جسمی باید قوانین را به فرزندان خود بیاموزند. گاهی این تصور وجود دارد که فرد خود در بزرگسالی باید به دنبال آموزش احکام شرعی برود در حالی که این وظیفه به عهده حاکمیت و قبل از آن خانواده است.
یکی از حقوق دینی افراد در جامعه، اطلاع یافتن از احکام و معارف دینی است. هیچ کس حق ندارد دیگران را در تحصیل احکام دینی محدود کند. از سوی دیگر آموزش و ابلاغ احکام شرعی یک مسئولیت و تکلیف برای مسلمانان است. این مسئولیت و وظیفه به صورت واضح در قرآن، سوره توبه آیه 22 آمده است. ذیل این آیه آمده است که در غیر مورد ضرورت، شایسته نیست همه مسلمانان به سوی میدان جنگ و جهاد بروند؛ بلکه باید جمعی در مدینه بمانند و معارف اسلام را از پیامبر(ص) بیاموزند و به دیگران (مخصوصاً کسانی که از جهاد باز میگردند) آموزش دهند.
آموزش دینی به معنی آموختن و بازنشر همه معارف و احکام اسلام (اعم از اصول و فروع) است در اینجا به همه امور اشاره شده است بنابر این آیه فوق دلیل روشنی مبنی بر این است که همواره گروهی از مسلمانان باید به شکل یک واجب کفایی به تحصیل علم و دانش و علوم دینی بپردازند و پس از آن احکام اسلام را در یک فرایند تبلیغی به دیگران ارائه کنند. این امر میتواند شامل آشنا کردن دیگر اقوام با اسلام باشد و نیز آموزش مداوم احکام اسلامی به مسلمانان و پاسخ به سوالات در جنبههای مختلف زندگی.
در خانواده امر آموزش احکام دینی به عنوان وظیفه پدر شناخته شده است و به صورت مکرر از پیامبر و معصومین نقل شده است. اما این وظیفه میتواند به وسیله کمک گرفتن از معلم مرتبط مرتفع شود. امروزه فرآیند آموزش توسط دولت به عهده گرفته شده است. وظیفه آموزش احکام دینی هم به این وظیفه متصل شده است. از این رو یکی از وظایف آموزش و پرورش و آموزش عالی دادن آگاهی دینی به افراد است.
از سوی دیگر در ساختار نظام حقوقی و فقهی اسلام، زنان و مردان دارای احکام مشترک و اختصاصی هستند. بدین جهت آموزش احکام شرعی باید توسط افراد متخصص و با درنظر گرفتن این موارد باشد که احکام خاص مثل بلوغ را به شکلی متفاوت و متناسب با بازه سنی دختران و پسران به آنها بیاموزند. گاهی سوالاتی که برای نوجوان و جوان پیش میآید در حیطه توانمندی پدر و مادر نیست ولی مهم این است که پدر و مادر وظیفه دارند اگر این سوالات توسط نهادهای آموزشی پاسخ داده نشد، به فرزند خود کمک کنند تا پاسخ خود را بیابند. مهم ترین نکته اینجاست که فرد بداند باید احکام الهی را آموزش ببیند و اگر لازم است دیگران را نیز آگاه سازد یا به منابع آگاهی بخشی متصل کند. نکته بسیار مهمی که امروزه در جامعه کم اهمیت است.